پنجره ی آشنایی( درگاه اینترنتی) پست ثابت

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

آتشی درسینه دارم ، موج بی پایان عشقم ،همچوفرهاد غریبم،ریشه دارم ، درزمینم

 پنجره ی آشنايي 

 سلام به همه دوستاني که ازابتداي راه، با این  پنجره ی آ شنایی و درگاه اینترنتی 

با آشناي دل همراه و همدل وهمنوا شدند تا روزها ،هفته هاو ماهها ، نو شدند. 

 خداوند را شكر كه ما را به سرفصل انتظار رويدادهاي خوش رهنمون گردانيد.

 اميدوارم تا لحظه ی ديداردوست همچنان عاشق بمانيد وهمچون گل هميشه بهار 

 تازه وبا طراوت و بارانی باشید.مطا لب جدید همیشه بعد از پست ثابت تقدیم میگردد.

گل 

بازباران الفبا(تقدیم به تمام معلمین ایران زمین خصوصا همسرم خانم مهربان)

باز باران الفبا

باز بارانِ الفبا...میزند برخاطرما... داستان آب وبابا...از برایم هست زیبا...باز باران الفبا

خاطراتی از دل وجان...میکند شادم چه آسان...دسته ای گل بین دستان...اولین روز دبستان

با لباس پاک وزیبا... کیف خوب وصبح زیبا...صف به صف رفتیم بالا... تا کلاسی خوب حالا

شد معلم یار ماها ... زندگی هم گشت زیبا...گربُدیم خوب ومنظم ... میشدیم محبوبِ دلها

با الف) الفت گرفتیم ... ب) بساط زندگی شد ...پ) پناه دستِ گرمی ...ت) توان ِ یک نوشتن

ث) ثباتِ در اراده .ج )جدالی سخت،حاکم .چ )چاره ات بی جهل ماندن.ح) حیاطی در دبستان

خ)خیالی در زمستان ... د) دریغ وآهِ دوران...ذ)ذلتی هم نیست دیگر...ر) رهایی را تو بنگر

ز) زدن برموج دریا ...ژ) ژاله با گلهای زیبا...س)سرم مملو زِ رویا...ش) شتاب در نوشتن

ص)صدور کارنامه...ض) ضلالت دور باید...ط )طاعت حق را نمایی...ظ) ظالمان را رهنمایی

ع )عین عاشقی بود...غ) غالبا دل با کسی بود...ف) فقط نام خدایی ... ق) قوی دل را نمایی

ک )کلام خوب باید ... گ) گدا هرگز نباید...ل) لغتها هست آسان ... م) معانی در پی آن

ن) ندارد حدوپایان ... و)وحدتِ بین رفیقان...ه)همصدادرزیرباران...ی) یادآن دوران ویاران

اولین روزدبستان ... دل سپردم من چه آسان...شدقلم دردستِ یاران ... با معلم زیر باران

یاد آن یاران دیرین ... گردش ایام شیرین... یاد بنمایم ازآنان ...اشک دیده همچو باران

با کلامی پرزمعنی ... صد گله ازاین جدایی... بازهم دل،شاد وخندان... گردش آن روزگاران

اولین روز دبستان...دیدن انبوه یاران...آن معلمهای خندان ....قصه هایم در دبستان

قصه های آب وبابا....بعد ازآن تصمیم کبری... یاد آنها هست زیبا ..باز باران الفبا

 

از طرف اکبر چالیک تقدیم شد به تمام معلمین ایران زمین 

http://ashenayedel.blogfa.com/ 

بیست و پنجم بهمن نود ودو شمسی شیراز

سخنی با فرهیختگان واهل قلم

  سخنی با فرهیختگان واهل قلم

سلام برفرهیختگان و نویسندگان واهالی قلم وادبیات ناب ایران زمین،

 کسانی که با غوث دردنیای واژه ها،به انسانهاراه و رسم پروازرا میآموزند

  دوستان عزیزم، براستی نمیتوانم مسائل تلخی که درجامعه موجود است را تکذیب کنم

ونه درمقامی هستم که همه ی آنچه راکه برخی ها مینویسند تایید کنم، فقط میتوانم بگویم

 که اگر توانش را دارید با قلم توانایتان دست ناتوانی را بگیرید وجلو ظلم وستم ازهر

نوعش ایستادگی کنید اما سعی کنیم تا از جایگاه بالاتر به کسی نگاه نکنیم،چون درمقام

انسانی ، تحصیلات و داشتن شرایط زندگی خوب و ...فقط ملاک خوشبختی وانسانیت

نیست زیرا همه ی اینهارا باید گذاشت و گذشت.

 اگرفقط روشنفکرانه به طرح مسائل بدون ارائه راه حل بپردازیم کاری صورت نداده ایم

 درحالیکه ممکن است،پوشاندن عیبی بهتراز برملا کردن آن و یا نیشخندکردن به

هرآنچه پیرامون ما است باشد.

 هرچند خودزخم خورده ی عشق به میهن وحفظ تمامیت ارضی سرزمین ایرانم ،ولی

امید به بهبود اوضاع مملکت دارم ودراین راه سعی و تلاش خودم را میکنم وخدا میداند 

جیره خورهیچ حزب و گروهی هم نیستم ،ولی یک ایرانی باغیرتم و نسبت به وطنم

مانند شما عزیزان احساس مسئولیت میکنم .       

امید وارم که قلم و بیان و بینشتان درراه اعتلای ایران ورفع مشکلات موجود باشد، نه

در بزرگنمایی و سیاه نمایی ویا انتقاد ازدوره هایی که گذشته که اکنون اثری هم ندارد.

اگر امروز قلم شما دررفع مشکلی از جامعه شروع به نوشتن کرد پس میتوان امید وار

بود که فرهیختگان و روشنفکرانی چون شما که از بطن و متن همین اجتماع هستند،

به فکررفع مشکلند و نه در فکربزرگ نمایی مشکل هستند.

به هر حال بنده را ببخشید که راحت باشما بزرگان وفرهیختگان وروشنفکران عزیزو 

باغیرت وباتعصب، نسبت به ایران زمین، براحتی صحبت کردم .

شما عزیزان همچون چراغی پرفروغ درشبی تاریک ومه گرفته برسرزمین ایران زمین

 بیشه ی شیران همیشه بیدارو هشیار، خواهید تابید وتاابد روشنگری مینمایید .

ودرآخرمتذکرشوم که رسیدن به اوج کمال هرچند سخت است ولی غیرممکن نیست

وهمه ی فرصتهای دنیوی، حتی قلم و بینش و تفکر، حکم پله ای برای این نردبان را

دارد تا ما در سیر الی الله از آن استفاده کنیم،و به اوج برسیم تا وعده ی خداوند با

ظهور قائم آل محمد مهدی موعود عج و برچیده شدن ظلم و ستم در دنیا تکمیل شود .

          چه زیبا سروده شاعره فرهیخته ومعاصرسرکارخانم سیمین بهبهانی :        

دوباره میسازمت وطن ... اگرچه باخشت جان خود

ستون به سقف تومیزنم ... اگرچه با استخوان خود

 ۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

 اکبر چالیک بیست و پنجم بهمن نود دو شمسی شیراز

(اینترنت ایران) طنز جهت سرعت و قطعی زیاد

( اینترنت ایران) 

 

اینتر نت   ایران  همه   چیزش  عالیست ... هم خوشگل و زیبا  و همش بی حا لیست

 

هر     لحظه        کند  قهر      و نمی آید         باز ...با  این  همه قطعی   چه امیدی   باقیست

 

اکبر چالیک بیست و چهارم بهمن نود   و  دوشمسی

یار دیرین

                                                                              یار دیرین                                                                                                                    

سلامت میکنم ای یار دیرین  .... رفیق  روزهای خوب و شیرین

بگوبینم چطوره حال واحوال .... منم سالک هوا خواهت به هرحال

سلام کردم که من هستم بیادت ....ز دل  بیرون نمیره آن صفایت

 توخوب ومهربون وبا وفایی .... بدان ، با یاد خوبت  پیش مایی

 نمیره  یادت  از قلبم  فلانی  ....الهی که دو صد سال زنده مانی

تقدیم به تمامی دوستانی که به بنده لطف دارند و مرتب به کلبه ی آشنای دل سر میزنند

   

   اکبر چالیک هیجدهم بهمن نود و دو شمسی شیراز

(برگ سبز است تحفه ی درویش)

(برگ سبزاست تحفه ی درویش)

خانم مدیر

                  مدیر گرامی کجایی سلامُ علیک                  
چواهل دل وباصفایی سلامُ علیک

 ببین سالک این راه گم کرده است
 چراغ رهی گو کجایی سلامُ علیک

   راوی(میثم اسکندری) 

 سلام راوی بگوحالت چطوره ؟

بگو بینم که احوالت چطوره ؟

  منم سالک هواخواهت زشیراز

نگفنی عصر داستانت چطوره ؟

 مسافر

 مسافرمی کنم حالا سلامی ...ز احوالم  بگویم با  کلامی

  منم چون سائلی ازشهرشیراز...به آقا کن، تو جای ما سلامی 

السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا (ع)

جناب فرهاد سلیمی 

برادر سلیمی کجایی که یادت بخیر
عزیز دلی گو کجایی که یادت بخیر

ببین سالک بینوا هم بیاد شماست
 بفریاد ما رس کجایی که یادت بخیر

صدای پای باران (بانوی آذر)

   این صدای پای باران است که بگوش میرسد
 هوای دل ابریست ، که صدایی بگوش میرسد

به آسمان بگو ببارد که دلم باز غم گرفته است
بانوی آذرکجاست،انگارصدایی بگوش میرسد
 

شوریده( محمد رضا مومنی)

جناب مومنی ما مخلصیم باز
رفیق خوب و یاری مفلسیم باز

دلی سالک بسوی دوست داریم
میان دسته گلها چون خسیم باز

انتظار فرج(خانم شوق انگیز)

 چه شوق انگیز میخوانی، تو از هجران آن مولا
 چه شوق انگیز می دانی ، تو از فقدان آن مولا

 بگو با او غم هجران،که چشما نی به در مانده
 چه خوش آندم که پایان میرسد، هجران آن مولا

 

 اکبر چالیک هیجدهم بهمن نود دو شمسی شیراز

شبکه ی جهانی ارتباطات

شبکه جهانی ارتباطات

 آیا میتوان پیشرفت دنیای امروزی را با امواج خروشان شعر و شعور پیوند زد و فریادی رسا در

این روزگار آفت زده برای نجات انسانها سر داد؟

آیا میتوان در چهار چوب اصالت خویشتن بود و در قرن اتم با اینترنت این تکنولوژی و ابزار برتر

ارتباطات، سخن عشق و محبت را به رسم دوستی با فرمانی سریع در رایا نه ی دلهای جهانیان

جستجو کرد و بذر انسانیت و تکامل بشری را کاشت؟

ای دوست مخاطب این متن ویا گیرنده ی ایمیل(email)، در اولین قدم به سوی مدرنیته شدن

با توجه به بعد مسافت بین دلها ...........ویروس موجود در دیسک سخت دل أدم نماها،

 کارت حافظه ی آرزوهای مرا فرمت کرد و در این راستا همه ی فایلهای عشق زلالم راحذف کرد.

این امر آنقدرسخت و شکننده بودکه حتی پس از نصب سیستم عامل و بوت شدن و کپی مجدد

فایلهای امید وآرزوی نزدیکی قلبها،باز در هنگام استفاده ی کاربران پیغام خطا(eror)می داد و

انگارکه به ویروس بی هویتی و کسالت روح در عصر گفتگوی تمدن بشری گرفتار شده بودم.

حتی پس از زحمت بسیار،با پیشرفته ترین نرم افزارهای ضد ویروس موجود در دنیا ، باز هم

نتوانستم آن راپاک کرده و بروز کنم تا ارتباط لازم را با شبکه ی جهانی دلها برقرارکنم.

پس از لحظه ای درنگ با خود گفتم بهتر است از طریق ابزاری کار آمد چون موبایل وارد عمل شوم 

که پس از چند ثانیه در مقیاس زمان،بر بال موج آرزو،ندایی را شنیدم که:

 با رمز و راز ،ولی درهاله ای  از نیاز چنین می گفت:

گوش دل بعضی ها بخاطر انگیزه های شخصی برای شنیدن نغمه های عاشقانه ی انسان مشرقی

در قرن بیست و یکم تا اطلاع ثانوی کر است!!!!!!

لطفا مجددا شماره گیری نفرمایید...............

اکبر چالیک پانزدهم بهمن نود و دو شمسی شیراز

رقص واژ ه ها

 رقص  واژ ه ها

 

دم عیسایی ات ، دل زنده ام کرد 

به رقص واژ ه ها،مهمانی ام  کرد

ببین جانا ، که آن   لطف کلامت

به سرفصل غزلها راهی ام کرد  

 

  

  اکبر چالیک چهاردهم بهمن نودو دو شمسی شیراز 

همچو فرهاد

 آتشی در سینه دارم ، موج بی پایان عشقم ،  همچو  فرهاد   غریبم ، ریشه دارم ، در زمینم

۩۞۩  سلام عزیزم خیلی خوش آمدی تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

در عبور  خاطراتم ، ناله ای  در سینه دارم  ، بی شکیبم ، بی حبیبم ، در پی  یاری طبیبم

اکبر چالیک یازدهم بهمن نود و دو شمسی

 حریم دل

حریم دل 

 بیا توای عزیزجان،به نام حق تورا قسم

به سر ببر غم گران ، به مکه و منا قسم

لبت مرا شفای جان مکن دریغ از منش

 بجان عاشقی که شد،به دردت آشنا قسم

دل پراز امید من،به لطف توعجین شده

به آخرین نگاه تو،در ان شب جفا قسم

دلا دراین سفر بسی،خطر نموده ام بیا

دل  مرا تو مرهمی، به کل  انبیا  قسم

شبی که در حریم دل،شدی تو همره دلم

رها شدم زهرغمی،به عشق وعهد ما قسم

دلا تو گر نگاه خود ، به این گدا نیفکنی

رها  نمی کنم تو را، به معنی  وفا  قسم

ببین که سالک رهت عیان به هر مکان شده

به  مژده  وصل  تو  در، شبی  پر بلا  قسم

http://up.file.ehsass.ir/up/fun-100/Pictures/cart/yaspic.ir-tabiat-4.gif

اکبر چالیک دهم بهمن نود و دو شمسی شیراز

آتش هجران

  آتش هجرا ن 

عاشق بیچاره ی سر در گریبان را نگر

این خراب بی خبر در شام هجران را نگر

دلبر شیرین ما دوش از بر ما دور شد****آتش هجر فتاده بر دل و جان را نگر

چشم ظاهر بین ما جز فعل ظاهر را ندید

ناله ی عشق جگر سوز رفیقان را نگر

یاد باد آن محفل شبهای پرفیض وحضور****عشوه ی آن یار فارغ از مریدان را نگر

چون به نظم آمد سخن دیگر مگو از بی کسی

همت مستانه ی آن مونس جان را نگر

آن شبی را کز صفای عاشقان چون روز شد****همنشین حوض کوثر با حریفان را نگر

شرم باداز همتم در وادی عشق و ولا

طوطی شکر لب شام غریبان را نگر

ای نگارخوش قد و قامت کجایی باز آی**** ناله ی این رهروٍ بی دین وایمان را نگر

  توبه کردم تا که من دل از تو بردار م ولی

 در نگاهم حسرت وامانده در جان را نگر

بی تو من در بندفقرم نیک دلدارم تویی****خواهش این بنده زارو پریشان را نگر

در طریق عاشقی سخت است دردبی کسی

رجعت مردان عالم سوی سبحان را نگر

سالک دردآشنا دیگر ندارد همدمی***لحظه های پرزاشک وآه و افغان را نگر

والپبپر هایی زیبا از گل ها و درختان سرسبز (30 عکس)اا

اکبر چالیک نهم  بهمن نود ود وشمسی شیراز

چون شمع

چون شمع

http://s5.picofile.com/file/8105169168/AKSGIF_aRarbaiengif_%D8%AA%D8%B50%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9_%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%8619.gif

 چون شمع در آن شام جفا سوخته ای تو

چشمت   به سر کوی خدا دوخته ای تو

در هجر تو یاران همه دل خو ن و پریشان

پروانه صفت عاشق پر سوخته ای تو

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩ ۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

 اکبر چالیک نهم بهمن نود ودو شمسی شیراز

لبخد رضایت

لبخند رضایت

در راهروی دادگاه عاطفه،انگار که های و هوست

در کوچه باغ خاطره ام،قامت رعناش،پیش روست

با یاد آن نگاه پراز معرفت به وقت وداع

گریان شدم در این میانه،به دنبال دوست

کیست اینجا،مقابل دلهای بینوا تا دمی

وکیل عشقم شود که،درمانم از اوست

به وقت قرائت شکوایه های شاکی این حقیر

ناله های مدام من است،که نقل هر گفتگوست

حکم قاضی اگر چه مخالف این دل بینواست

ولی

شادمانم از اینکه لبخند رضایت،بر لبان اوست.

 

  اکبرچالیک نهم بهمن نود ودو شمسی شیراز

شبهای غم تنهایی

شبهای غم تنهایی


به تو اندیشم و شبهای غم تنهایی

به نگاه تو و جانسوزترین لحظه ی بی همراهی

و به آن عاشقی محض که در نحوه ی رفتار شما مشهود است

به نگاهت سوگند،که گواه من آشفته در این لحظه فقط معبود است

خبر از مرحمتی بردل مشتاق رسید

موسم رویش  دلداده ی بی تاب رسید

تپش قلب من ولحظه ی دیدار شما

سخن تازه و این دل که دمادم شده بیمار شما

آه انگار صدای خوشی از دور مرا می خواند

که حدیث دل آشفته ی ما میداند

و به دستان دلم ، لحظه ی دلخواه شفا ، گلی از لطف و صفایت باشد

تا در اندوه شبی مرهم دلهای گرفتار بلایت باشد

در پس معرکه دل در طرب بوی خوش میعاد است 

بی خیال از همه ی درد و غم و فلسفه ی بیداد است

دست در دست تو بگذارم و جام از کف تو بستانم

مرحمت کرده بگو با تو دمی میمانم

به وفای تو دل افروز،پی ات افتادم

که تو صیاد و من امروز به دام کرمت افتادم

به تو اندیشم و شبهای غم تنهایی

سرخوش از باده ی عشق تو و این رسوایی

 فواصل:: ذكرى ميلاد النبي الأعظمفواصل:: ذكرى ميلاد النبي الأعظمفواصل:: ذكرى ميلاد النبي الأعظم

 اکبر چالیک نهم بهمن نود و دوشمسی

گریه

 گریه

انگارهمین دیروزبود !!! بعد از تولد گریان شدم ، چه میشود کرد ؟

ناف ما را با گریه بریدند و دوختند و رخت غم و غصه را بر تن ما کردند.

از آن روز به بعد با حسرتی بیش از پیش با خود می اندیشم که چرا گریه؟

مگر دنیا با آدمهای زشت و زیبایش چگونه اند ؟

که نوزاد بیخبر، برای ورود به جهانی تازه و به این قشنگی چنین گریه میکند

 یکی به من تلنگر میزند.......آهای حواست کجاست؟

خانم معلم در کلاس،حروف الفبای فارسی را یاد میدهد.

وقتی به حروف عین،شین و قاف میرسم

در خیابان تردید مکثی میکنم،انگار این واژه آشناست.

ضربان قلبم تند میشود،دیگرنمیتوانم حرفی بزنم،

 مادرم میگوید: بالاخره جواب میدهی یا نه؟ او را پسندیده ای؟

درست نمی دانم چقدر گذشت.

فرزندم را دیدم که درآغوش مادرش هم گریه میکرد.

بخاطر دارم وقتی که پدر و مادرم به سفر آخرت رفتند باز هم گریه کردم.

 قدری خویش را تکان میدهم،احساس سبکی میکنم،ولی اینبار من گریه نمیکنم.

حالا دوستان و آشنایان هستند که گریه میکنند.

آنها با اندوه فراوان جسم بی جان مرا آرام آرام به سوی آرامگاهم  بدرقه میکنند.

و من از این بالا به آنهایی که هنگام تولد گریه میکنند و موقع پرواز

 به سوی دوست خنده بر لب دارند تبریک و خوش آمد میگویم.

 

اکبر چالیک هشتم بهمن نود و دو شمسی

تا وادی سلامت

تا وادی سلامت

 

بگذار ای پریچهر، با یاد تو بمیرم ****** در آخرین دقا یق ، گیسوی تو بگیرم

عمرم فنا شد و من هیچم خبر نیامد*****آخر چه شد جوانی،پیش تو سر بزیرم

 

منعم کن توای یار،از فیض روی ماهت***** تا وادی سلامت، عهد  تو می پذیرم

ای ماهروی زیبا ، بر من تفقدی کن ***** بنگر تو حال و روزم در کوی تو فقیرم

 

مست و خراب گشتم درانتهای دنیا  ***** رویت نمای بر من،در دست تو اسیرم

این راه پر خطر را،ایمن بدار جانا ***** لطفت فزون بفرما،بی لطف تو حقیرم

 

سالک بلند آواز، گوید دراین زمانه

خواهم که جام نابی از دست تو بگیرم

اکبر چالیک هفتم بهمن نود ودو شمسی شیراز

تقدیر

تقدیر

 

 آتش سوزان نگاهت/موتور قلبم را روشن كرد

 كارت اعتباري سكوتت/حساب جاريم را مسدود كرد

 

 سپرده ي كو تاه مد تت / بانك دلم را سرقت كرد

 هنگام فرارت از عشق/ پا سبان مرا دستگير كرد

 

آرزوي وصالت /  دست و پاي مرا زنجير كرد

 عاقبت تيشه ي فرهاد / بيستون را تسخير كرد

 

در انتهای شب ناله ام / عشق را تفسير كرد

 راستش را بخواهي / هرچه بود تقدير كرد

 

عكس متحرك از گل  و دسته گلهای زیبا-www.jazzaab.ir

 اکبر چالیک ششم بهمن نود و دو شمسی

درجستجوی  خدا

بسم الله النور

 چندی است  به فکر فرو رفته ام و درجستجوی خدا میگردم  وفقط توانستم این دو بیتی  را  بنویسم:

 درجستجوی  خدا

ما  را چه حاجت است ، که تو را جستجو کنیم

لب  از  لب تو  برداشته ، از  نو   وضو کنیم

 

بی  لطف  عالمی  دلا  ،   تو   تنها   پناه   منی

دیگر چه حاجت است که ما ،  های و هو کنیم

 

اکبر چالیک دوم بهمن نود و دو