لطف یار
لطف یار
چه کردی با دل بیمارم امشب
که گردِ خانه ات تب دارم امشب
طواف چشم مست و جعد گیسو
چنانم کرده چون بیدارم امشب
دمادم می زنم فریادت ای یار
به یک جرعه،دگرهشیارم امشب
بیا ،دل بی تو درمیقات راه است
صفایت طالب و دل زارم امشب
به مروه سخت درافتان و خیزان
ندانم سعی و خواهش دارم امشب
خرابم کن ،بسازم،آتشم زن
که پیش روی ماهت،خارم امشب
صبوحی باده ای، جامی ،شرابی
که اندرمستی ام شک دارم امشب
مجال صحبتی ،شوقی، نگاهی
که من مشتاق لطف یارم امشب
دلا دل بی تو دربند وخراب است
بیا من عاشق و بی یارم امشب
ندارم تو شه راهی بی پناهم
سرودی تازه بر لب دارم امشب
صبااز ره رسید این مژده را گفت
که دادی رخصت دیدارم امشب
بگو شم میرسد پیغام دلد ار
بیا سالک که من هم یارم امشب
تقدیم به آنها که در طواف کعبه ی دلها ندای لبیک و اجابت
حضرت حق را با گوش جان میشنوند
اکبر چالیک پانزدهم مهر ۱۳۹۲هجری شمسی
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز 18 تیر ۱۳۹۸