مست از می الستنم
مست از می الستم
جانا عنایتی کن بر من که می پرستم**از شوق دیدن تو پیمانه را شکستم
کردی تو دلربایی،برجان من بلایی
در موسم جدایی،من پیرو تو هستم
دارم یقین که روزی،خون مرا بریزی**با من چرا ستیزی،عزم سفر ببستم
دور از تو در عزابم،ساقی بده شرابم
دیگر مکن کبابم،حالا که حق پرستم
مردم من از فراقت،بر دل فتاده داغت**بین تشنه ی نگاهت،مست از می الستم
حالا بده براتم،درموسم مماتم
من در پی حیاتم،بردر گهت نشستم
صبرو قراروطاقت،رفت از کفم برایت**دور از تو با خجالت،بیمار و خوارو پستم
ای مرشد الهی،لطفی کن و نگاهی
با جرم بی گناهی،حالا اسیر دستم
دستم به دامن تو،جویم کرامت تو**با لطف و رحمت تو،از بی کسی بجستم
سالک مرید راهت،مشتاق روی ماهت
جور تو هم حلاوت،بنگر که مست مستم![]()

اکبر چالیک
۸۹/۸/۸



با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز 18 تیر ۱۳۹۸