تا صبح
چشمان مرا بیا تو بارانی کن
ظلمت کده ی دلم چراغانی کن
تا صبح عنایتی بفرما ز لبت
وانگه ز وفا مرا تو قربانی کن
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۸۷ ساعت 19:11 توسط اکبر چالیک (آشنای دل)
|
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز 18 تیر ۱۳۹۸من اکبر چالیک ۵۱ساله ساکن شیرازم و دوست دارم در آسمان شعر و ادب راه و رسم پرواز را بیاموزم .دل نوشته هایی که می خوانید حاصل سالها تلاش این حقیر در عرصه ی شعر و ادب پارسی است.
هم اینک برآنم تا اشعاری که در سنوات گذشته سروده ام را برایتان به رشته ی تحریر درآورده و همچنین با دلنوشته های جدید و خاطرات خود ، آنچه بر این سالک دلسوخته میگذرد را شرح دهم .
باشد تا شما نیز همراه و همدل شبهای تنهایی آشنای دل باشید.
امید است با لطف دوست این پنجره ی آشنایی مستدام بماند.
ارادتمتد و دعاگوی شما دوستان اکبر چالیک
××آشنای دل ×× با ××تخلص سالک××
پیوندهای روزانه
نوشتههای پیشین
- اسفند ۱۳۹۹
- بهمن ۱۳۹۹
- دی ۱۳۹۹
- آذر ۱۳۹۹
- آبان ۱۳۹۹
- اردیبهشت ۱۳۹۹
- مهر ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۲
- بهمن ۱۳۹۲
- دی ۱۳۹۲
- آذر ۱۳۹۲
- آبان ۱۳۹۲
- مهر ۱۳۹۲
- مرداد ۱۳۹۱
- آبان ۱۳۹۰
- مهر ۱۳۹۰
- خرداد ۱۳۹۰
- اردیبهشت ۱۳۹۰
- آبان ۱۳۸۹
- مهر ۱۳۸۹
- شهریور ۱۳۸۹
- آبان ۱۳۸۸
- مهر ۱۳۸۸
- مرداد ۱۳۸۸
- خرداد ۱۳۸۸
- اسفند ۱۳۸۷
- آذر ۱۳۸۷
- مهر ۱۳۸۷
- شهریور ۱۳۸۷
- مرداد ۱۳۸۷
- تیر ۱۳۸۷
- خرداد ۱۳۸۷
- اردیبهشت ۱۳۸۷
- فروردین ۱۳۸۷
- اسفند ۱۳۸۶
- بهمن ۱۳۸۶
آرشیو موضوعی
پیوندها
- عصر داستان & میثم اسکندری
- خانم مدیر
- فاطمه(وبلاگ آبنبات)
- محبوب حق & فرهاد سلیمی
- راوی
- انتظار فرج
- آنچه باید دختران بدانند
- مسافر
- صدای پای باران (بانوی آذر)
- انجمن ادبی موج قلم کتابخانه مولوی شهر کرد
- رفتیم بقیه را بقا باد(محمدرضا مومنی)
- مجله فرهنگی و ادبی ناودون
- عا شقم برهمه عالم که همه عالم از اوست
- صالحین انگوت
- بنده (طعم دنیا)
- مصطفی عابدینی حاجی آباد
- کانون فرهنگی المهدی روستای وار