گلایه
گلایه
دل باسکوت خود عجب ناله میکند//باز این دلم هوس عاشقانه میکند
اینروزها که دلم سخت گرفته است//ازدست آدم میکشدوغم بهانه میکند
انگارخدا نیزمرا دست کم گرفته است//ازبهر چه این بنده مدام گلایه میکند؟
سرخوش درآن جمع مستانه بوده ام//بنگرچگونه خوارم دراین زمانه میکند
فرصت زکف شدواین روزگارغریب//آن لحظه های دلخوشی ام رانشانه میکند
این چشمه سار معرفت ز درگه دوست//جاری به لبِ سالک این ترانه میکند
با شوق دیدن یاران سربدار تا ابد//این برگ سبز مرابه جنت روانه میکند
این عاشقانه که برخاست ناگهان زدل//عاشق کش است ودلت را نشانه میکند
# اکبر چالیک#سالک#
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۶ ساعت 1:47 توسط اکبر چالیک (آشنای دل)
|
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز 18 تیر ۱۳۹۸