تقدیر
تقدیر
آتش نگاهت ، موتور قلبم را روشن كرد
كارت اعتباري سكوتت ، حساب جاريم را مسدود كرد
سپرده ي كو تاه مدتت ، بانك دلم را سرقت كرد
هنگام فرارت از عشق ، پليس مرا دستگير كرد
آرزوي وصالت ، دست و پاي مرا زنجير كرد
عاقبت تيشه ي فرهاد، بيستون را تسخير كرد
در انتهاي شب ناله ام ، عشق را تفسير كرد
راستش را بخواهي ، هرچه بود تقدير كرد
اکبر چالیک بیست و پنجم آذر نود و دو شمسی
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۲ ساعت 1:53 توسط اکبر چالیک (آشنای دل)
|
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز 18 تیر ۱۳۹۸